عشق و دل نوشته | ||
|
نویسنده ترک: شب بود و خورشید به روشنی در آسمان میدرخشید.پیرمردی جوان یکه و تنها همراه با خانواده اش در سکوت گوشخراش شب قدم زنان ایستاده بود بچه کنار دریا به مامانش میگه اون چیه تو شرت اون آقاهه؟ مامانه خجالت میکشه میگه پولاشو گذاشته اونجا گم نشه. بچه میگه اا چه باحــــال وقتی تورو میبینه پولاش زیاد میشه مرده ميره تست مربي گري براي مهدكودك ,بهش ميگن يه رفتار بچگانه از خودت نشون بده. ميرينه تو شلوارش شیرازیه یبوست داشته میره دکتر، دکتر بهش میگه :کاکو شمافقط به جاذبه زمین اکتفا نکن، یه کمی هم زور بزن روایت داریم که از یه پرسپولیسی میپرسن کجای جدول قرار دارین؟؟ پرسپولیسیه میفرماید: از بالا آدرس بدم گم میشی , از پایین میگم راحت تر برسی رشتیه میره کلاس غیرت شب میاد خونه زنش میگه من میرم دستشویی رشتیه میگه بشین خودم میرم آیا میدانید این زوجهای عاشقی که روی ریل قطار و به سمت غروب خورشید قدم میزنند، یا تا حالا قطار سوار مواد تشكيل دهنده جنتي 95% خاك 3% آب 2% مواد نگهدارنده |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |