عشق و دل نوشته | ||
|
از دانشگاه برمیگشتم , توو تاکسی نشسته بودم ,دو تا آقای مسن هم عقب نشسته بودن. نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون یکی گفت: به خدا اگه بزارم دست تو جیبت بکنی! من حساب میکنم... بعد از راننده پرسید : ببخشید چقدر شد؟ راننده: هزار تومن ! یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمــــــی ؟؟!! راننده گفت : جـــان ؟ مرد : گفتم آدمی یا نه؟ راننده گفت : حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن! یارو دوباره گفت: نه.. آدمی؟؟! راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت : نــــــــه ... فقط تو آدمی! یارو گفت : یعنی چی؟ من میگم آدمی هزار تومن ؛ یا دوتاییمون باهم هزار تومن نظرات شما عزیزان:
سلام وبت ح نداره ی سریم ب من بزن با لینکم موافقم عزیزم
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |